سردار شهید رفیعیان مسئول آمادگی و پشتیبانی تیپ مستقل ۱۸ الغدیر یزد

یزدفردا :سرویس یادیاران سفر کرده به خیر :شهید محمدرفیع رفیعیان در تاریخاول فروردین ماه 1340در خانواده ای مذهبی در بهاباد چشم به جهان گشود.اوتحصیلات ابتدایی وراهنمایی را در بهاباد گذراند وبرای ادامه تحصیل به یزد رفت.او در حین تحصیل به فعالیتهای سیاسی پرداخت وبه همین جهت در سال 57توسط ساواک دستگیر وزندانی شد.با آغاز جنگ او عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد وبه عنوان مسئول آماده وپشتیبانی تیپ 18 الغدیر یزد به رزمندگان خدمت می کرد.او در سال آخر زندگی به همراه خانواده به اهواز رفت وسرانجام در عملیات کربلای 5در تاریخ اول بهمکن ماه 1365در شلمچه براثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل شد.


تواضع وفروتنی
سردارشهید محمدرفیع رفیعیان

درسال 1363 درآشپزخانه ی تیپ کارمی کردم .یک روزظهربا بچه های آشپزخانه مشغول غذاخوردن بودیم .غذای ما چلوخورشت بود.ولی چندعدد تن ماهی هم باز کرده بودیم وروی برنج ریخته ومشغول خوردن بودیم که سردارشهید محمدرفیع رفیعیان , مسئول تدارکات تیپ الغدیر , ناگهان ازراه رسید , تعارف کردیم گفت: (( می روم سالن غذاخوری همراه بچه های دیگر غذا می خورم.))  به او گفتیم : غذا تمام شده وحتما درب سالن هم بسته است .پس بیا همینجا باماغذا بخور .

وقتی درکنار ما مشغول غذا خوردن شد, دیدم ماهی روی برنج را به کناری زده وبرنج خالی می خورد. خیلی ناراحت بود وتا آخرهم حتی یک قاشق ازتن ماهی رانخورد. هنوز سیر نشده بود که دست از غذاکشید. خداحافظی کردورفت. علت را که بررسی کردیم , متوجه شدیم چون غذای دیگررزمندگان چلو خورشت بود , اوناراحت شده که چرا باید غذای ما بادیگران فرق داشته باشد . همگی از این کارشهید , درس گرفتیم وازآن تاریخ به بعد, هرگزدرآشپزخانه غیرازغذایی که دیگران می خوردند چیز دیگری نخوردیم .

به نقل از کتاب : مسافر ملکوت ص 63/ 

سردارشهید رفیعیان از زبان همرزمش سردارفتوحی

 از سردار فتوحی خواستیم ازشهیدرفیعیان بگویدآهی کشید وگفت: از اولین کسانی بود که اعلامیه امام رادربهاباد پخش کرد ژاندارمری بهاباد ایشان را گرفت واز اوپذیرایی کرد( کتک زد) تاصبح زیرشکنجه بود وایشان می گفت :اگر مرا  بکشیددست از امام بر نمی دارم  اورا به بافق بردنداورا حسابی کتک زدندباز می گفت اگرمرا هم بکشید باز می گم امام. اوراازبافق به یزد بردند پدرش رفت یزد وقتی  استانداریزد  درفرودگاه  عازم تهران بود پیش استانداررفته وآزادش کرد این واقعه در دوران طاغوت بود ازآنجابایدشهید رفیعیان رابشناسیم .

درجبهه وجنگ یک  مدیر وکارشناس بود درجهادبود او جهادگری بود که درزلزله گلباف کرمان بازیرپیراهنی سیمان را برپشت گذاشته واینطور کمک کرده بود ودست به کارشده بود. از حجت الاسلام آقای راشد سئوال کنید

ازکسانی بود که پیگیری می کردوبادلیل ومنطق می گفت نیروهای استان یزد استعدادتشکیل تیپ دارند وازاین لحاظ از پایه گذاران بود

تیپ الغدیر که می خواست تشکیل بشه آمدبه تیپ الغدیر  اولین مسئول آمادگی وپشتیبانی تیپ بود نه برای تیپ بلکه برای قرارگاه هم بود .

یکی دیگرازکارهای ایشان ساخت 200خانه سازمانی با هماهنگی بنیاد مستضعفان در اهوازبود که نشان دهنده دید وسیع ایشان بود.

اهل فکروبرنامه بود خلاصه کلام اینکه همه جا می گفتند تیپ الغدیر تیپ الغنی به خاطر مدیریت ایشان بودوبامدیریت ایشان بود که تیپ الغدیر هیچی کم نداشت .

یک نمونه اش رابیان کنم هنگامی که عملیات می شد ازفردا دشمن پاتکهایش راشروع می کرد به خط مقدم نمی شد غذای گرم ببریم ایشان طرح قابلمه را داد غذای گرم رادرقابلمه های سه چهارنفری در گونی کرده وبه خط می بردهیچ جا مثل تیپ الغدیر نبود. باگستردگی که تیپ داشت همه جا ایشان تدارک می کرد

سرویس عکس یزدفردا :



سردارشهید محمدرفیع رفیعیان

  نفر اول سمت راست :سردارشهید محمدرفیع رفیعیان

بقیه یاران را شما معرفی کنید

نفر اول سمت چپ :سردارشهید محمدرفیع رفیعیان

بقیه یاران را معرفی کنید

توضیح یزدفردا :عکس های ارسالی بدون هیچ علامت خاصی ارسال شود و در صورت داشتن علائم از انتشار معذوریم 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا